کاربرد too و enough در زبان انگلیسی
دو نوع modifier هستند که اطلاعاتی را درباره اسم ها، قیدها و صفت ها در انگلیسی در اختیار ما قرار می دهند. ( کاربرد too ) بیانگر آن است که از کیفیت یا چیزی بیش از اندازه وجود دارد؛ ( کاربرد enough )در حالی که enough به این معناست که نیازی به مقدار بیشتری از کیفیت یا وسیله مورد نظر نیست چون به اندازه کافی از آن موجود است.
She is too happy these days.
There’s enough food for everyone.
You are driving too fast.
کاربردهای too در زبان انگلیسی
too + adjective
💬کاربرد too قبل از صفت
زمانی که too قبل از یک صفت قرار می گیرد در پی انتقال این مفهوم است که کیفیت مورد اشاره در صفت بیش از اندازه وجود دارد.
Mary is too nervous about the result of her exams.
مری زیادی نگران نتایج امتحاناتش است.
She is too beautiful to be real.
او بیش از آن زیباست که واقعی باشد.
The house is too big for only one person.
خانه زیادی برای یک نفر بزرگ است.
I am too distracted from work.
من زیادی حواسم از کارم پرت است.
too + adverb
🔽🔽🔽🔽🔽🔽🔽🔽🔽🔽🔽🔽🔽
کاربرد too قبل از قید
زمانی که too قبل از یک قید قرار می گیرد در پی انتقال این مفهوم است که کاری بیش از اندازه مورد نیاز انجام می شود.
You are speaking too rudely.
تو زیادی بی ادبانه حرف می زنی.
You are working way too hard.
تو بیش از اندازه کار می کنی.
too much + uncountable nouns
کاربرد too قبل از much + اسامی غیرقابل شمارش
با قرار دادن too much قبل از یک اسم غیرقابل شمارش می توان گفت که از اسم مورد نظر بیش از اندازه وجود دارد.
If you have too much time to spare, you’d better help me clean the house.
اگر خیلی زیادی وقت داری بهتر است در تمیز کردن خانه به من کمک کنی.
You’ve put too much salt in the soup.
زیادی توی سوپ نمک ریخته ای.
too many + countable nouns
کاربرد too قبل از many + اسامی قابل شمارش👇👇👇
برای اینکه بگویید مقدار زیادی از اسمی قابل شمارش وجود دارد باید قبل از آن از too many استفاده کنید.
I have too many problems that I don’t know which one to deal with first.
من بیش از اندازه مشکل دارم که نمی دانم اول به کدام برسم.
You have too many plants too for a small house like yours.
برای خانه به کوچکی خانه تو زیادی گل و گیاه داری.
⬅️⬅️⬅️⬅️⬅️⬅️⬅️⬅️⬅️⬅️⬅️
همه چیز درباره enough در زبان انگلیسی
adjective + enough
کاربرد enough بعد از صفت
زمانی که enough را بعد از یک صفت قرار می دهیم در نقش قیدی عمل می کند که می گوید به اندازه کافی از کیفیتی موجود هست.
You’re good enough for this job position. Be confident.
تو برای این شغل به اندازه کافی خوب هستی. کمی معتمد به نفس باش.
She’s smart enough to get into any of the top universities in the country.
او به اندازه کافی باهوش هست که در بهترین دانشگاه های کشور قبول شود.
adverb + enough
کاربرد enough بعد از قید
زمانی که enough را بعد از یک قید قرار می دهیم در واقع در پی انتقال این مفهوم هستیم که کاری به اندازه مورد نیاز انجام می شود.
You’re talking slowly enough for me to understand you.
به اندازه کافی آرام صحبت می کنی که تو را بفهمم.
If you read the text carefully enough you can understand the gist of it.
اگر متن را به اندازه کافی با دقت بخوانی می توانی معنی کلی اش را بفهمی.
enough + noun
کاربرد enough قبل از اسم
اگر enough را قبل از یک اسم قابل شمارش یا غیرقابل شمارش قرار بدهیم به این معنی است که از اسم مورد اشاره به اندازه کافی وجود دارد.
I think I have enough money to buy that dress.
فکر می کنم به اندازه کافی پول برای خرید آن لباس دارم.
I think we have enough food for all of the guests.
به نظرم غذا به اندازه کافی برای همه مهمان ها هست.
نکته اول؛ اگر enough را در جمله ای با ساختار منفی قرار دهیم معنی آن کاملا برعکس می شود. یعنی به جای اینکه انتقال گر این مفهوم باشد که چیزی به اندازه کافی وجود دارد این معنا را پیدا می کند که چیزی به اندازه مورد نیاز نیست.
You don’t listen to me carefully enough.
تو به اندازه کافی با دقت به من گوش نمی دهی.
You are not driving fast enough.
تو به اندازی کافی سریع رانندگی نمی کنی.
منبع:best-language-school.ir
👩💻موفق باشید.
عالی مثل همیشه خسته نباشید
اوایل مطلب رو درست کنید لطفا
خسته نباشید به همگی