”کاربرد و معنی away در زبان انگلیسی”
برای کاربردهای خاص away در افعال عبارتی، به مثال های زیر توجه کنید برای مثال، get away with something به معنی قسر در رفتن از چیزی.
The beach is a mile away.
ساحل یک مایل دورتر است.
Christmas is still months away.
هنوز چند ماه دیگر به کریسمس باقی است.
➡️away from somebody/something
دور از کسی/چیزی
The subway station is a few minutes’ walk away from here
ایستگاه مترو چند دقیقه پیاده از اینجا فاصله دارد.
➡️away
به مکان دیگری یا در جهتی دیگر
Go away!
گمشو!
Put your toys away.
اسباب بازی های خود را کنار بگذارید
The bright light made her look away.
نور شدید باعث شد نگاهش را از آن دور کند.
away
غایب (بودن) در سفر
to be away➡️
حاضر نبودن/غایب بودن
She’s away on vacation until the end of the week .
او تا آخر هفته، در سفر است [اشاره به نبودن یک فرد].
Sorry, he’s away.
متاسفم، او غایب است [نیست].
away from ➡️
در جایی حاضر نبودن
She was away from work for a week.
او برای یک هفته سر کارش حاضر نبود.
Sorry, but Mr. Russell is away from his desk at the moment.
متاسفم، اما آقای “راسل” در حال حاضر سر میزشان نیستند.
.They were away (= on vacation) last week
آنها هفته گذشته دور بودند (= در تعطیلات).
.Sorry, he’s away
متاسفم، او نیست.
➡️away from somebody/something
دور از کسی/چیزی
.She was away from work for a week
او یک هفته از کار دور بود.
بعد از افعال برای گفتن اینکه کاری به طور مداوم یا با انرژی زیاد انجام می شود استفاده می شود.
.She was still writing away furiously when the bell rang
او هنوز با عصبانیت در حال نوشتن بود که زنگ به صدا درآمد.
They were soon chatting away like old friends
آنها به زودی مانند دوستان قدیمی با هم صحبت می کردند.
away
تا ناپدید شدن کامل
The water boiled away
آب جوشید.
The music faded away
موسیقی محو شد.
They danced the night away (= all night).
شبانه (= تمام شب) رقصیدند.
away➡️
(ورزش) در زمین یا استادیوم حریف
The Steelers are playing away this Saturday
فولادی ها این شنبه در استادیوم حریف بازی می کنند.
an away game
یک بازی خارج از خانه
اصطلاحات:
➡️away with… دور از… (ادبی)
از شر کسی یا چیزی خلاص شدن
Away with all these rules and regulations!
دور از همه این قوانین و مقررات!
کمک کردن به کسی که کاری را با روحیه شاداب و سرزنده شروع کند:
dance the night away
رقصیدن برای تمام شب
far and away
با اختلاف زیادی و بلافاصله مستقیما؛ بدون تاخیر
(به دنبال صفت های مقایسه ای یا عالی) به مقدار بسیار زیاد by a very great amount
She’s far and away the best player
او با اختلاف زیادی بهترین بازیکن است.
straight away
فورا
بلافاصله. مستقیما؛ بدون تاخیر مترادف یکباره
I’ll do it straight away
فوراً انجامش می دهم.
away
کنار
to put something away➡️
چیزی را کنار گذاشتن
He put away the pistol.
او تفنگ را کنار گذاشت.
He put his books away.
او کتابهایش را کنار گذاشت.
Put your toys away.
اسباببازیهایت را کنار بگذار.
away
در فاصله فاصله (داشتن)
… away from something/someplace➡️
در فاصله … از چیزی/جایی
We live 5 miles away from the ocean.
ما در فاصله ۵ مایلی از اقیانوس زندگی میکنیم.
to be … away (from something/someplace)➡️
… (از چیزی/جایی) فاصله داشتن
The nearest town was ten miles away.
نزدیکترین شهر، ده مایل فاصله داشت.
The ocean is two miles away.
اقیانوس، دو مایل (از اینجا) فاصله دارد.
The station is a few minutes’ walk away from here.
آن ایستگاه پیاده چند دقیقه از اینجا فاصله دارد.
away
دور از جایی
در ترکیب با افعال مختلف معمولا به معنای دور شدن از جایی است:
➡️to stay away from somebody/something
از کسی/چیزی دور ماندن
.Stay away from him
از او دور بمان.
.Stay away from the edge of the cliff
از لبه صخره [پرتگاه] دور بمان.
to go away
دور شدن
.Just go away and leave me alone
فقط (از اینجا) دور شو و من را تنها بگذار!
ترکیبات دیگر با حرف اضافه ی away معناهای دیگر متفاوتی تولید می کنند:
give away = بخشیدن
put away = جمع و مرتب کردن جایی
turn away = رو برگرداندن
burn away = بیهوده سوختن
مثال ها:
‘He’s got away, sir,’ said one.
یکی از آنها گفت «او در رفته، قربان.»
The hard rock broke away easily.
سنگ راحت کنده شد.
The Captain turned away from me.
ناخدا از من رو برگرداند.
.She’s tanned. Has she been away
برنزه کرده. تعطیلات بوده؟
Away برای بیان چیزی در اینده
➡️something be … away
تا چیزی … مانده/چیزی … فاصله داشتن
.Two days away is Wednesday
دو روز دیگه چهارشنبه است
Two weeks away is winter.
دو هفته دیگه زمستونه
Christmas is still months away.
کریسمس هنوز ماهها فاصله دارد.
Our vacation is only three weeks away.
تا تعطیلات ما فقط سه هفته مانده است.
این قید اشاره دارد به وقوع چیزی در زمانی بهخصوص یا فاصله زمانی چیزی از چیزی دیگر.
جمع بندی و نتیجه گیری
در این مقاله سعی شد یکی از مشکلات زبان آموزان هنگام مکالمه برطرف شود تمام کاربرد های away به تفضیل بررسی شد .
منبع:miraaraqi
_____________
موسسه آموزشی زبان های خارجی آینده روشن واقع در باغستان کرج با اخذ مجوز از وزارت آموزش و پرورش که بالاترین ارگان آموزشی کشور می باشد در سال ۱۳۹۵ آغاز به کار نموده است و در حال حاضر با ارائه خدمات تخصصی منطبق با استانداردهای بین المللی در حوزه آموزش زبانهای خارجی و با تاکید بر سیاست کیفی و نتیجه گرایی با شعار “Zero to Hero” (از صفر تا صد ) در قالب تیمی از متخصصین تحصیلکرده و باتجربه در حوزه مدیریت و آموزش با هدف ارتقاء سطح آموزشی جامعه و با بیش از صدها متقاضی در سال و همکاری با ده ها مدرسه، و موسسات آموزشی از پیشگامان عرصه آموزش در کشور است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.