وسایل نقلیه به انگلیسی

امروزه وسایل نقلیه عمومی مانند اتوبوس، مترو و تاکسی و وسایل نقلیه شخصی مانند اتومبیل شخصی و … نقش بسیار مهمی در زندگی روزمره ما دارند و گاهی‌اوقات تصور نبودن این امکانات، بشدت ترسناک است .

وسایل نقلیه انواع مختلفی دارند ، در این مطلب میخواهیم با وسایل نقلیه در زبان انگلیسی آشنا شویم

vehicle: وسیله نقلیه

Car : خودرو / اتومبیل

Bus : اتوبوس

Train: قطار

Plane: هواپیما

Taxi: تاکسی

Camion: کامیون

Aerial tramway:

تر ماوای هوایی (واگن‌های برقی که با سیم و کابل از بالای شهر رد می‌شوند.)

Tram (UK)/ Streetcar (US):

واگن برقی، ترماوای شهری

minibus : مینی بوس

School bus: اتوبوس مدرسه

Single decker bus(UK): اتوبوس یک طبقه

Double decker bus (UK): اتوبوس دو طبقه

Ambulance: آمبولانس

Fire engine: ماشین آتش نشانی

Police car: ماشین پلیس

Autocycle/ Motorcycle: موتور سیکلت

Moped: موتور گازی

Four wheel drive: موتور چهار چرخ متحرک

Chopper: نوعی موتور( فرمون خرگوشی)

Racing car (formula car): ماشین مسابقه

Limousine: لیموزین

Pickup/ Bakkie: وانت

SUV (sport utility vehicle): خودرو شاسی بلند

Sports car: ماشین اسپرت

Coupe: اتومبیل کوپه

Bicycle: دوچرخه

Mountain bike: دوچرخه‌ دنده ای(مناسب کوه)

Pedicab: سه چرخه

Coach: کالسکه

روروک برقی: Motor scooter

Hybrid car: خودرو برقی

Articulated lorry: کامیون کمرشکن

Dump truck: کامیون کمپرسی

Bulldozer: بولدوزر

Cement mixer: ماشین حمل سیمان

Off-road vehicles: وسیله نقلیه آفرود

Chariot: ارابه جنگی

Chaise: درشکه

Boat: قایق

Ship: کشتی

Rowboat: قایق پارویی

Jet ski:جت اسکی

canoe: نویی قایق باریک و سبک

Ferry: کشتی تفریحی

Tanker: تانکر

The subway: مترو

Tank: تانک

Front end loader: لودر

Gas guzzier: ماشین پر مصرف

vintage:

اتومبیلی که بین سال‌های 1919 تا 1930 ساخته شده .باشد

Horse trail: کابین حمل اسب

Salt truck : کامیون نمک پاش

Snowmobile: اتومبیل مخصوص حرکت روی برف

Dustcart (garbage truck): ماشین زباله

Combine harvester: ماشین درو و فومن کوبی

Black Maria (police van): ون مشکی پلیس

(برای حمل و نقل زندانیان استفاده میشود)

Caravan (UK): ماشین کاروان

Trailer (US):

واگن بزرگی که اصولا به پشت ماشین دیگری بسته می‌شود و دارای تخت و لوازم زندگی است و کاروان

Road train: تریلی

Forklift: جرثقیل چنگک دار

Tractor: تراکتور

Tow truck (breakdown truck): کامیون یدک کش

Van: ون

Minivan: مینی ون

Camper van: نوعی ون که دارای تخت و … است

Moving van: ماشین اسباب کشی

Backhoe: بیل مکانیکی

Jeep: جیپ

Saloon: خودرو سواری صندوق دار

Barrow: فرغون

Balloon: بالن

Cabriolet (convertible): درشکه دوچرخه

Helicopter: هلیکوپتر

Jet: جت

Jet fighter: هواپیما جنگی

Glider: هواپیما بدون موتور

Biplane: هواپیما دوباله

Airship: سفینه هوایی

Spaceship: سفینه فضایی

She goes to work on the subway.

او با مترو به سر کار میرود

Do you know where I can get a taxi?

میدونی ازکجا می‌تونم تاکسی بگیرم؟

The ship is expected to make harbor tonight.

کشتی باید امشب لنگر بیندازد.

The pupils lined up to board the school bus

دانش‌آموزان برای سوارشدن اتوبوس مدرسه به صف شدند.

The jet zoomed low over our heads

.جت باسرعت بالای سرمان پایین آمد.

She gave the SUV to me to drive until I could once again return to work.

او ماشین شاسی بلند را به من داد تا زمانی که بتوانم دوباره به سرکار بازگردم.

You must oil the tractor every day.

شما باید هرروز تراکتور را روغن کاری کنید.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *