”کارهای روزانه به زبان انگلیسی”
چگونه در مورد روتین روزانه انگلیسی صحبت کنیم ، صحبت کردن برنامه روتین روزانه در انگلیسی یکی از رایجترین موضوعات زمانی است که شما سعی دارید انگلیسی را یاد بگیرید.
برنامه روتین روزانه در زبان انگلیسی میتواند به دو حالت خاص در زبان انگلیسی ارتباط داشته باشد:
- حال ساده
- زمان ساده
بیایید بیشتر در مورد این دو زمان برای صحبت در مورد روتین روزانه یاد بگیریم. ساختار لازم برای صحبت در مورد روتین روزانه
ما از حال ساده برای صحبت کردن در مورد کارهای روزمره استفاده میکنیم، چون حال ساده برای توصیف کارهایی که به طور منظم اتفاق میافتد، استفاده میشود.
ما همچنین از گذشته ساده برای صحبت در مورد آنچه انجام دادهاید، استفاده میکنیم.
Simple Present
.I always wake up at 5
من همیشه ساعت ۵ بیدار میشم.
.She never goes to church
اون هیچ وقت به کلیسا نمیره.
.They play soccer with us in the afternoons
بعدازظهرها با ما فوتبال بازی میکنند.
. I watch Netflix shows every night
هر شب نمایش Netflix رو تماشا میکنم.
Simple Past
I woke up around 5
حدود ۵ دقیقه از خواب بیدار شدم.
. I went to church with my cousins
من با دختر عموم به کلیسا رفتم.
.They played soccer in the stadium
آنها در استادیوم فوتبال بازی میکردند.
حالا اجازه دهید لغات رایج را بررسی کنیم تا در مورد روتین روزانه صحبت کنیم.
واژگان روتین روزانه
اینها برخی از معمولترین نمونههای روتین روزمره هستند:
مثالهایی از روتینها روزانه:
اینها نمونههایی از جملاتی هستند که در مورد روالهای کاری روزمره صحبت میکنند.
I usually go to the soccer field in the morning
من معمولا صبح به زمینبازی فوتبال میروم
.I take a breakfast around 8
من صبحانه را در حدود ساعت هشت میخورم.
.She usually does the dishes after breakfast
او معمولا بعد از صبحانه بشقابها را میخورد
.My mom usually goes around 9
مادرم معمولا ساعت۹ میرود.
.I never wake up before 5
من هرگز ۵ صبح از خواب بیدار نشدم.
.My brother plays video games every afternoon
برادرم هر روز بعد از ظهر بازیهای ویدیویی بازی میکند.
.I check Facebook and Instagram every day
من هرورز فیسبوک و اینستاگرامم را چک میکنم.
My family and I go to the beach every weekend
من و خانوادهام هر هفته به ساحل میرویم
.My brother is in a soccer team, He play soccer every day
برادرم در یک تیم فوتبالهست و هر روز فوتبال بازی میکند.
.I study English every day and I take classes on the weekends
من هر روز انگلیسی را مطالعه میکنم و در تعطیلات آخر هفته کلاسهای درس میگیرم.
پرسشهایی در مورد روتین روزانه
اینها سوالاتی هستند که شما میتوانید در مورد اتفاقات روتین روزمره انجام دهید.
?What time do you usually wake up
معمولا کی بیدار میشی؟
?How many times a week do you go running
هفتهای چند بار می دوی؟
?How many times a week do you go jogging
چند بار در هفته برای پیادهروی میروید؟
?What time do you usually go to bed
چند بار در هفته برای پیادهروی میروید؟
?How often do you watch a movie at night
چند وقت یکبار شما فیلم در شب نگاه میکنید؟
پاسخهای مربوط به روتین روزانه
?What time do you usually go running
I go running at night
شب می دوم.
?What time do you get to work
I usually get to work before 7
من معمولا قبل از ساعت ۷ سرکار میروم.
?What time do you get home
I usually get home before 6
معمولا قبل از ساعت ۶ به خانه میرسم.
?What time do you usually have lunch
I usually have lunch around 12
من معمولا در حدود ساعت ۱۲ نهار میخورم
?What time do you usually go to bed
I go to bed after midnight
من بعد از نیمهشب به رختخواب میروم.
?What time do you usually wake up
شما معمولا ساعت چند بیدار می شوید؟
I usually wake up around 10:00 AM
من معمولا حدود ساعت ۱۰ صبح از خواب بیدار میشوم
?How many times a week do you go swimming
در هفته چند بار شنا می کنید؟
.I go swimming once a week
من هفته ای یکبار شنا می کنم.
مکالمات روتین روزانه
این مثالی از یک مکالمه در مورد کارهای روزمره است:
?James: Hello, what are you doing
سلام، چه خبرا, چیکارا میکنی؟
Mike: I always go running in the mornings
صبحها همیشه میدوم.
?James: Do you go running every day of the week
شما هر روز هفته میدوید؟
Mike: I usually run from Monday to Friday
من معمولا از دوشنبه تا جمعه میدوم.
.James: I Wish I could go running but I have to work
ای کاش میتونستم بدوم ولی باید بروم سر کار.
?Mike: Are you going to my birthday party next Sunday
یکشنبه بعد مهمونی تولد من می آیی؟
James: Sorry but I have to go to church with my family
ببخشید ولی من مجبورم با خانوادم به کلیسا برم
Mike: No problem, have a good day
مشکلی نیست، روز خوبی داشته باشید.
James: Take care
مواظب خودت باش.
روتین روزانه من در ۱۰ جمله
My name is Mira. I always wake up at 5 o’clock in the morning then I take a shower and put my clothes on.
. اسم من “میرا” است. همیشه ساعت ۵ صبح از خواب بیدار میشوم، بعد دوش میگیرم و لباسهایم را میپوشم.
I have my breakfast and then I get the car out of the garage. I arrived to hisghschool at 7.
من صبحونه ام رو میخورم و بعدش ماشینرو از گاراژ میارم بیرون.من ساعت ۷ به دبیرستان می رسم.
At 11 o’clock I finish teaching classes then so I often take my lunch break and talk with my friends.
در ساعت ۱۱ من تدریس کلاسهای درس را تمام میکنم، بنابراین اغلب اوقات ناهار را صرف میکنم و با دوستانم حرف میزنم.
At around 12 noon I continue teaching classes until 4: 20 then I drive home.
در حدود ساعت ۱۲ ظهر به تدریس ادامه میدهم تا ساعت ۴:۲۰ بعد از آن به خانه میروم.
When I get home, I usually watch some TV and chat with my family. At 9 o’clock I read a book and go to sleep.
وقتی به خانه میرسم، معمولا مقداری تلویزیون تماشا میکنم و با خانوادهام صحبت میکنم. در ساعت ۹ یک کتاب میخوانم و میخوابم.
متن در مورد کارهای روتین روزانه
I wake up at 6 o’clock. I get up at 6.50. I make a cup of tea and iron my clothes. I have a shower and get dressed. I usually wear jeans, a blouse, a jumper or cardigan and boots in the winter, or a skirt and blouse in the summer. I brush my hair, put on my make-up. I pack my bag with all my teaching materials. I then put on my coat and leave the house. I walk to the bus stop. I catch the bus at 8.15, and then I pay my fare and sit down. It takes about 45 minutes to get to my destination three miles away. I get off the bus and walk to the school where I teach English. Class starts at 9.25 and ends at 11.25
من ساعت ۶ بیدار میشم یک فنجان چای درست می کنم و لباس هایم را اتو می کنم. دوش میگیرم و لباس میپوشم. معمولا در زمستان شلوار جین، بلوز، جامپر یا ژاکت کش باف پشمی و چکمه و در تابستان نیز دامن و بلوز می پوشم. موهایم را برس می کشم، آرایش می کنم. من کیفم را همراه با تمام وسایل آموزشی آماده می کنم، سپس کتم را می پوشم و از خانه خارج می شوم. به سمت ایستگاه اتوبوس می روم. ساعت ۸.۱۵ اتوبوس می گیرم و بعد کرایه ام را می دهم و می نشینم. حدود ۴۵ دقیقه طول می کشد تا به مقصد خود در سه مایلی محل سکونتم برسم. از اتوبوس پیاده می شوم و به سمت مدرسه ای می روم که در آن زبان انگلیسی تدریس می کنم. کلاس از ساعت ۹.۲۵ شروع و در ساعت ۱۱.۲۵ به پایان می رسد.
I have lunch at 12. I eat a baguette or sandwich at the local café. I sometimes do some shopping before I walk back to school. I do some photocopying and go back to my classroom. I teach in the afternoon from 1 to 3pm. I then catch the bus back home and spend a couple of hours relaxing before I cook dinner.
من ساعت ۱۲ ناهار می خورم. در کافه محلی یک نان باگت یا ساندویچ می خورم. من گاهی قبل از اینکه به مدرسه برگردم کمی خرید می کنم. برگه ها را کپی می کنم و به کلاسم برمی گردم. بعد از ظهر از ساعت ۱۳ تا ۱۵ تدریس می کنم. سپس با اتوبوس به خانه برمی گردم و قبل از پختن شام، چند ساعتی را به استراحت می گذرانم.
My son goes to work shortly after I come home. Sometimes he cooks dinner before I get home, and sometimes I cook. I like to eat rice or pasta with a sauce. I chop the onions, fry them and then mix them with garlic, tomatoes, carrots, spinach and chilies. I boil the rice and then add the sauce. After dinner I wash up, sweep the floor, and tidy up a bit.
پسرم کمی بعد از آمدن من به خانه سر کار می رود. او گاهی قبل از رسیدن من به خانه شام می پزد و گاهی من آشپزی می کنم. من دوست دارم برنج یا پاستا را با سس بخورم. پیازها را خرد می کنم و سرخ می کنم و با سیر و گوجه و هویج و اسفناج و فلفل دلمه ای مخلوط می کنم. برنج را می جوشانم و سپس سس را اضافه می کنم. بعد از شام، من ظرف ها را می شویم، زمین را جارو می کنم و کمی تمیز کاری می کنم.
Then I make phone calls, mark my students’ work, do the laundry. Then I go on Facebook, or watch TV until about 10.30 when my son comes home. We catch up on our day, and at about 11 o’clock I go to bed.
سپس تماس های تلفنی خود را انجام می دهم، کار شاگردانم را تصحیح میکنم، لباسها را میشورم. سپس به فیس بوک می روم، یا تا حدود ساعت ۱۰:۳۰ که پسرم به خانه می آید، تلویزیون تماشا می کنم. ما در مورد اتفاقات روز صحبت می کنیم و حدود ساعت ۱۱ به رختخواب می روم.
Other days I get up early, go downstairs, put on my computer and teach on Rafiei English clinic for three hours. Then I have a break, eat dinner with my son, have a walk or go shopping before returning to work and teaching again for another three hours. Working at home can be very convenient and I love being able to talk to people around the world. It is also nice working in a school and seeing people on a regular basis and working in a team.
روزهای دیگر زود بیدار می شوم، می روم پایین، کامپیوترم را روشن می کنم و سه ساعت در انگلیش کلینیک تدریس می کنم. سپس یکم استراحت می کنم، قبل از اینکه به سر کار برگردم با پسرم شام میخورم، قدم میزنم یا به خرید میروم و سپس دوباره برای سه ساعت دیگر تدریس کنم. کار در خانه بسیار راحت است و من دوست دارم بتونم با مردم در سراسر جهان صحبت کنم. کار در یک مدرسه که همراه با دیدن افراد به طور منظم و کار در یک تیم بسیار خوب هست برای من جذاب است.
عباراتی که در صحبت روتین می توان از آن ها استفاده کرد:
قیدهای تکرار
۱۰۰% | always | I always have lunch at home. | من همیشه ناهار را در خانه می خورم. |
۹۰% | usually | I usually go to the gym on Mondays. | من معمولا دوشنبه ها به باشگاه می روم. |
۸۰% | normally/generally | I normally do my homework before dinner. | من معمولا قبل از شام تکالیفم را انجام می دهم. |
۷۰% | often | She is often late to work. | او اغلب دیر سر کار می آید. |
۵۰% | sometimes | Sometimes, he walks the dog | گاهی سگ را به پیاده روی می برد |
۳۰% | occasionally | Occasionally, they visit their grandma OR They visit their grandma occasionally OR They occasionally visit their grandma. | گاهی اوقات، آنها به دیدن مادربزرگ خود می روند یا گاهی اوقات به دیدن مادربزرگ خود می روند یا گاهی اوقات به دیدن مادربزرگ خود می روند. |
۵% | hardly ever/rarely | I hardly ever go to the movies. | من به سختی به سینما می روم. |
۰% | never | She never goes to the beach. | او هرگز به ساحل نمی رود. |
جملاتی که در مکالمه ها و رایتینگ به کار می روند
I wake up at 6 am. | من ساعت ۶ بیدار میشم | I drink a cup of coffee/tea. | یک فنجان قهوه/چای می نوشم. |
I press the snooze button twice before I turn my alarm off. | قبل از اینکه زنگ ساعتم را خاموش کنم، دکمه چرت زدن را دو بار فشار میدهم. | I read the newspaper. | روزنامه خواندم. |
I get up around 6:30 am. | حوالی ساعت ۶:۳۰ بیدار می شوم. | I check my social media. | شبکه های اجتماعی خود را چک می کنم. |
I make my bed. | تختم را جمع میکنم. | I check my emails. | ایمیل هایم را چک می کنم. |
I take a shower. | دوش میگیرم | I walk my dog. | سگم را به پیاده روی می برم |
I get dressed. | لباس می پوشم | I go to the gym. | من به ورزشگاه می روم. |
I do my hair and makeup. | من موهامو آرایش میکنم | I go to work/school. | من به سر کار / مدرسه می روم. |
I brush my teeth. | من مسواک می زنم. | I work from home. | من از خانه کار می کنم. |
I make breakfast. | صبحانه درست میکنم | I wait for the bus. | منتظر اتوبوس هستم. |
I eat/have breakfast. | من می خورم/صبحانه می خورم. | I drive to work/school. | من با ماشین به محل کار / مدرسه می روم. |
I take a taxi/an Uber/the bus/the subway/the tram. | سوار تاکسی/اوبر/اتوبوس/مترو/تراموا می شوم. | My mom/dad/husband/wife gives me a ride to work/school | مامان/بابا/شوهر/همسرم مرا سواری به محل کار/مدرسه می دهد. |
I answer my emails. | من جواب ایمیل هایم را می دهم. | .I go home and make lunch | به خانه می روم و ناهار درست می کنم. |
I attend meetings. | من در جلسات شرکت می کنم. | .I wash/do the dishes | من ظرفها را میشورم/شستم. |
I have a snack around 10 am. | من حدود ساعت ۱۰ صبح یک میان وعده دارم. | .I put the dishes away | ظرف ها را کنار گذاشتم. |
I have lunch at home/at the cafeteria/on the go. | ناهار را در خانه/در کافه تریا/در حال حرکت میخورم. | I take a nap after lunch. | بعد از ناهار چرت می زنم. |
جمع بندی و نتیجه گیری
در این مقاله به راحتی آموختید چه نوع ساختارهایی لازم دارید برای اینکه راجع به راحتی راجع برنامه روتین خودتان صحبت کنید ,شما با دانستن این سری جملات دانش لغوی خود را برای صحبت کردن با با یک بومی زبان تقویت کرده اید.
امروزه تنها راه برقراری با دیگران صحبت کردن است چه بهتر که شما بتوانید با دوستان خارجی تان بتوانید راجع به اتفاقات روزمره صحبت کنید و هر روز به دانش لغت خود بیافزایید.
منبع:miraaraqi
_____________
موسسه آموزشی زبان های خارجی آینده روشن واقع در باغستان کرج با اخذ مجوز از وزارت آموزش و پرورش که بالاترین ارگان آموزشی کشور می باشد در سال ۱۳۹۵ آغاز به کار نموده است و در حال حاضر با ارائه خدمات تخصصی منطبق با استانداردهای بین المللی در حوزه آموزش زبانهای خارجی و با تاکید بر سیاست کیفی و نتیجه گرایی با شعار “Zero to Hero” (از صفر تا صد ) در قالب تیمی از متخصصین تحصیلکرده و باتجربه در حوزه مدیریت و آموزش با هدف ارتقاء سطح آموزشی جامعه و با بیش از صدها متقاضی در سال و همکاری با ده ها مدرسه، و موسسات آموزشی از پیشگامان عرصه آموزش در کشور است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.